سلام شیطونک من پسرم اصلا دوست ندارم از اتفاقای بد اینجا برات بنویسم ولی اینو مینویسم که بعدا ببینی با شیطونیات چه بلاها که سر خودت نیوردی .هفته پیش طبق معمول همیشه شما مشغول بازی و رفت و امد تو آشپز خونه و پذیرایی بودی که دیدم صدای جیغ و گریه ات بلند شد اومدم دیدم جلوی آشپزخونه خوردی زمین (چون سرامیک یکم خیس بوده پات لیز خورده ).جلوی آشپزخونه یه لبه داره که حالته پله است شما با دهن باز خورده بودی لب اون پله و دندونای جلوت متاسفانه شکست.یک ازدندونات لبه پایینش شکست ولی اون یکی ترک خورد و یه تیکه اش لق شد .دیگه بردمت دکتر عکس انداخت و گفت خداروشکر ریشه سالمه اون یه تیکه لق شده هم کاریش نداشته باشین خودش میوفته که فرداش موقع غذا خوردنت...