صدراصدرا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

فرشته كوچك من

همه چیز از همه جا ....

صدرای عزیزم سلام از آخرین باری که برات نوشتم بیشتر از ٣ ماه میگذره عزیزم منو ببخش که کوتاهی کردم ولی سعی میکنم از این به بعد بیشتر برات بنویسم حرف زیاده از لحظه ای که به دنیا اومدی تا الان که حسابی عسل شدی . پسرم لحظه تولد تو یکی از بهترین لحظات عمرم بود وقتی که صدای گریه تو شنیدم و همون لحظه اولین نفری بودم که تو رو دیدم ولی یک هفته اول تولدت از بدترین روزای زندگیم بود چون شما تو بیمارستان بودی و بخش NICU بستری بودی بخاطر مشکل تنفسی که تو لحظات اول واست پیش اومده بود ولی خداروشکر که بعد از یه هفته سالم و سلامت اومدی خونه از اون به بعد طعم مادر شدن و چشیدم. با ورود تو به زندگیمون چند تا اتفاق خوب هم افتاد که همگی از پا قدم خوب...
10 خرداد 1391

خرید وسایل برای نی نی

سلام قند عسلم                         پسرم یه چند وقتی هست که داری تکون میخوری و با هر تکونت دل مامان و شاد میکنی منم واسه اینکه پسمل خوبی هستی با مامانی و زن دایی رفتیم برات یه سری وسایل خوشگل گرفتیم که یه سری از اونا رو گذاشتم تو وبلاگت عزیزم.                                             &nbs...
2 اسفند 1390

روز آخر.....

سلام میوه زندگیم عزیزم اول ازت معذرت میخوام که این چند وقته نتونستم بیام وبرات بنویسم آخه مامانی حالم خوب نبود هم دندون درد داشتم هم سرما خورده بودم البته هنوزم خوب نشدم. پسرم رسیدیم به روز آخر ٩ماه گذشت الان که فکر میکنم میبینم که چه زود گذشت دیگه دوران تنهایی من تو تموم شد.هم خوشحالم چون میتونم ببینمت و بغلت کنم هم یه کوچولو هم ناراحت چون دیگه فقط مال من نیستی.تا امروز فقط من میتونستم حست کنم ولی بعد از این باید وجودت و با بقیه تقسیم کنم البته نمیخوام خودخواه باشم چون بابایی وبقیه هم خیلی دوست دارن زودتر ببیننت و بغلت کنن.                  ...
2 اسفند 1390