ده ماهگی
سلام نفس مامان
ده ماهتم تموم شد عزیزم روزا خیلی تند میگذره من تو این یه ماهه نتونستم برات بنویسم چون زیاد خونه نبودیم وقتی هم هستم شما نمیزاری من کاری بکنم ماشالله شیطونیاااا میگی همش با من بازی کن یا اینکه باید مواظبت باشم بلایی سر خودت نیاری که بازم با این همه مراقبت کار خودتو میکنیی میری در کشو ها رو باز میکنی بعد که میخوای ببندی دستت میمونه لای کشو و داد و گریه یا در کابینتا رو باز میکنی و هر چی توشه میخوای بریزی بیرون همه رو با بند بستم دیگه .
یاد گرفتی میری لبه روروئکت وایمیسی دستاتم ول میکنی وشروع میکنی اواز خوندن
بعدم یه بار که این کارو میکردی تعادلت و از دست دادی و افتادی صورتتو زخمی کردی خدا رحم کرد که چشمت چیزی نشد
ببین صورتتو چه کار کردی
خونه هم از دست شما همش بهم ریخته اس شما میریزی و من باید هی جمع کنم
بقیه در ادامه مطلب
اینم عکس دو تا دندونت
صدرای پرسپولیسی
قربون این مدل خوابیدنت برم